رها...

 

بی خیال است ، خیلی بی خیال ؛ همان کسی که تمام خیال من است
 
خدایا این “قسمت” رو کجا فرستادی که هر وقت نوبت من میشه ، میگن نیست” ؟
 
 
صبر کردن دردناک است ، و فراموش کردن دردناکتر ، ولی از این دو دردناک تر
این است که ندانی باید صبر کنی یا فراموش
 
 
 
نیمه شبی من خواهم رفت ، از دنیائی که مال من نیست
از زمینی که بیهوده مرا بدان بسته اند . . .
 
 
.
دستهایت را زیر تنهاییم ستون کن که من از آوارگی بی تو بودن میترسم.
 
 
تکرار همه چیز تو دنیاخسته کننده است، اما تو مثل نفسی، تکرارت تضمین زندگی است
 
 
تک تک روزهایم را میسوزانم تا چراغی شود برای شبهای بی چراغت ای همنفسم
 
 
 
بغض کن اما..نبار
خشک شو اما..نریز
دیر کن اما..بیا
 
 
.
همه ی کارهایت را بخشیدم
جز آن تردید آخر هنگام رفتنت
که هنوز مرا
به برگشتنت امیدوار نگه داشته . . .
.
 
 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






+ نوشته شده در جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, ساعت 15:46 توسط رها |