هیچ چیز لذت بخش تر از این نیست که یک نفر احساست رو بفهمه بدون اینکه بخوای به زور بهش حالی کنی . . .
بادکنـــک مـــن!
تاب نفســـي را که به آن داده‌ام نـــدارد
ببيـــن . . .
چگونـــه سر به هـــر کجا ميـــزند
که تهـــي شود از انـــدوه!
تاب نفســـي را که به آن داده‌ام نـــدارد
ببيـــن . . .
چگونـــه سر به هـــر کجا ميـــزند
که تهـــي شود از انـــدوه!
آهـــــــــای لعنتی...
مثل تمام آن چیزهایی که تا به حال از من گرفتی،
علاقه ام... دلم، عمرم، واعتماد...!
بگیر دیگر...
دستانم را بگیر
خدایاشبیه بادکنکی شده ام
ازبغضهایی که به اجبار فرو داده ام...
التماست میکنم...
فقط یک سوزن!
تکه تکه شدنم باخودم...
ازبغضهایی که به اجبار فرو داده ام...
التماست میکنم...
فقط یک سوزن!
تکه تکه شدنم باخودم...
باران می خواهم
آنقدر شدید که...
من و تنهاییم را
با خودش بشوید ، ببرد !!!!
آنقدر شدید که...
من و تنهاییم را
با خودش بشوید ، ببرد !!!!
روزی به تمام این بی قراری ها میخندی
و ساده از کنارشان میگذری...!!!
این قشنگترین دروغیست که
دیگران برای آرام کردنت به تو میگویند ...
و ساده از کنارشان میگذری...!!!
این قشنگترین دروغیست که
دیگران برای آرام کردنت به تو میگویند ...
دلـــــــــم میگـــــــــیرد
وقـــــــــــتـی مــــــــــــــــیدآنم
در دنـــــــــــــیآیِ بــــــــــه این بــــــــزرگی
هیچ دلـــــی نیســت کــه بـــرآیِ مـن تنـــگ شـــود...
وقـــــــــــتـی مــــــــــــــــیدآنم
در دنـــــــــــــیآیِ بــــــــــه این بــــــــزرگی
هیچ دلـــــی نیســت کــه بـــرآیِ مـن تنـــگ شـــود...
آنقدر برای تو بوده ام...
که دیگر...
من برایم غریبه است...!
اینگونه است وقتی که میروی...
میمیرم...
چون نه تورا دارم نه خودم را...!!
ایـن روزها
بُـرد با کســی اســت که بــی رحـم باشـد ،
از دلــت کـه مایـه بگــذاری ،
سوختـه ای ...!
گاه جلوی آینه می ایستم ... خودم را در آن میبینم ..
دست روی شانه اش میگذارم و می گویم... ...
چه تحملی دارد "دلت"...!!!
نظرات شما عزیزان:
وبلاگ زیبای داری اگه با تبادل لینک موافقی خبرم کن...gif)
نامم را پدرم انتخاب کرد ،
و نام خانوادگیم را یکی از اجدام ،
دیگر بس است ،
راهم را خودم انتخاب خواهم کرد
( دکتر علی شریعتی )
و نام خانوادگیم را یکی از اجدام ،
دیگر بس است ،
راهم را خودم انتخاب خواهم کرد
( دکتر علی شریعتی )
چطوری عچقم؟
اومدمااااااااااااااااااااااا وبت قشنگ بود مخصوصا غالبش .gif)
اکسیژن 
ساعت0:09---4 خرداد 1392
وب بسیار بسیار زیبایی دارین
خیلی زیبا بود
راضی باشین ازچندتا ازپستاتون استفاده کردم!
خیلی زیبا بود
راضی باشین ازچندتا ازپستاتون استفاده کردم!
رویـا هـا را ول کن دلم
هـیـچ " تـو "یی دوستت نداشته
حـتـی " تـو"هـای رویــاهـایـت نـیـز
بـا " تـو " هـای دیگر رفـتـه انـد
بـلـند شـو
رویـــا دیـدن بس اســــــت
هـیـچ " تـو "یی دوستت نداشته
حـتـی " تـو"هـای رویــاهـایـت نـیـز
بـا " تـو " هـای دیگر رفـتـه انـد
بـلـند شـو
رویـــا دیـدن بس اســــــت
مهربانم ، ای خوب ! یاد قلبت باشد؛
یک نفر هست که چشمش ،
به رهت دوخته بر در مانده
و شب و روز دعایش اینست ؛
زیر این سقف بلند، هر کجایی هستی،
به سلامت باشی
و دلت همواره ، محو شادی و تبسم باشد ...
اگه خواستی.بیا.gif)
آرام میروم ، آنچنان آرام که ندانی کی رفته ام اما وقتی جای خالیه مرا ببینی آنچنان سخت رفته ام که تمام عمر زمان رفتنم را فراموش نکنی !
دير گاهيست كه تنها شده ام
قصه غربت صحرا شده ام
وسعت درد فقط سهم من است
بازهم قسمت غم ها شده ام
دگر آيينه ز من بي خبر است
كه اسير شب يلدا شده ام
من كه بي تاب شقايق بودم
همدم سردي يخ ها شده ام
كاش چشمان مرا خاك كنيد
تا نبينم كه چه تنها شده ام....
قصه غربت صحرا شده ام
وسعت درد فقط سهم من است
بازهم قسمت غم ها شده ام
دگر آيينه ز من بي خبر است
كه اسير شب يلدا شده ام
من كه بي تاب شقايق بودم
همدم سردي يخ ها شده ام
كاش چشمان مرا خاك كنيد
تا نبينم كه چه تنها شده ام....
عطيه
ساعت10:52---29 ارديبهشت 1392
سلام-رها جان خوبى؟چه عجب اون طرفا! آدرس گم كردى؟!;-) با اجازت اين پست آخرتو تو گوشيم سيو كردم-
پاسخ:slm atiye jon sharmande dir b dir sar mizanam age lotf koni adreset o y bar bezar to ghesmate nazara mamnon misham golam
پاسخ:slm atiye jon sharmande dir b dir sar mizanam age lotf koni adreset o y bar bezar to ghesmate nazara mamnon misham golam
می خواهم برگردم به روزهای کودکی :
آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود...
عشــق ، تنها در آغوش مادر خلاصه میشد...
بالاترین نــقطه ى زمین ، شـانه های پـدر بــود...
بدتـرین دشمنانم ، خواهر و برادر های خودم بودند...
تنــها دردم ، زانو های زخمـی ام بودند...
تنـها چیزی که میشکست ، اسباب بـازیهایم بـود...
و معنای خداحافـظ ، تا فردا بود
.gif)
آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود...
عشــق ، تنها در آغوش مادر خلاصه میشد...
بالاترین نــقطه ى زمین ، شـانه های پـدر بــود...
بدتـرین دشمنانم ، خواهر و برادر های خودم بودند...
تنــها دردم ، زانو های زخمـی ام بودند...
تنـها چیزی که میشکست ، اسباب بـازیهایم بـود...
و معنای خداحافـظ ، تا فردا بود
